از همین رو با دکتر قاسم قارون مؤسس نخستین کلینیک درد در ایران و انستیتو تشخیص و درمان درد در آلمان که بهمنظور ارائه مقاله و سخنرانی در سومین کنگره جراحیهای پلاستیک صورت و راینولوژی به تهران آمده بود، درباره این بیماری و زمینههای بروز آن و راههای درمان و پیشگیری از آن گفتوگو کردیم که در پی میآید.
- به چه دلیل در سالهای اخیر دردهای مزمن در ایران افزایش یافته است؟
بهدلیل تغییرات غیرطبیعی، زیستمحیطی و تغذیهای که در سالهای اخیر بهخصوص در تهران در کنار فشارهای روانی، اجتماعی و خانوادگی ایجاد شده است، سلامتی مردم تحتتأثیر قرار گرفته است. به تبع آن بیماریهای مزمن نیز که درد یکی از نشانههای آن است، طی سالهای اخیر تشدید شده است. از آنجا که درد تنها نشانه احساسی بروز بیماری است نباید قبل از تشخیص اساسی همه توجهات به درمان درد معطوف شود زیرا درد مانند تورم، سرخی، خارش یکی از نشانههای مزاحمت یا اختلال در یکی از اعضای بدن است که نباید همیشه موضع درد محل بیماری باشد مگر در دردهای حاد مانند تصادفات و جراحات. توجه کردن به سابقه بیماری و مشاهدات بیمار که همه تجربیات بیمار از بیماری خویش را نیز در بر میگیرد، همراه با معاینه اساسی بیمار و با کمک نتایج آزماشها مانند قطعات کنار هم گذاشته شده از یک پازل به دریافت تصویر اصلی درباره بیماری کمک میکند.
- چرا ما به درد اهمیت نمیدهیم؟
چند دلیل دارد؛ اول مشکلات اقتصادی و اجتماعی، دوم دخالت اطرافیان غیرمتخصص، سوم عدمتامین و پوشش کامل هزینههای درمان اما مهمتر از همه تبدیل بیماریهای کاری بدن به بیماریهای عضوی است.
- فرهنگ خود درمانی در میان ما ایرانیهای از کجا منشا میگیرد؟
بر اثر تغییرات صنعتی و زیستمحیطی و تغذیهای امروزه شاهد بیماریهایی هستیم که تا 50 سال قبل در ایران وجود نداشت یا تعداد کمی از افراد به آن مبتلا میشدند؛ بیماریهایی نظیر آسم، زخم پوست در کودکان و نوزدان و همچنین موارد زیادی از بیماری اماس در بزرگسالان. در نتیجه با بروز انواع بیماریهای جدید، دردهای مزمن نیز در جامعه افزایش یافت. خود درمانی گرچه ریشه سنتی در کشور ما دارد اما بهدلیل آنکه چاره بیماریهای کنونی طب جدید است، باید از خوددرمانی اجتناب کرد.
- بیماریهای کاری چیست؟
بیماریها بر 2نوع هستند، بیماریهای کاری و بیماری عضوی. دو عامل در ایجاد بیماری کاری مؤثر است؛ اول زمینه تحریکپذیری یا زمینه آمادگی دوم عوامل تحریک کننده. بیماری کاری در واقع همان نشانه بیماری اصلی است. بهعنوان مثال بروز سردردهای میگرنی که اکثرا زمینه ژنتیک و ارثی دارند که با خوردن انواع موادغذایی محرک یا بیخوابی شروع میشود. در مقایسه با این نوع سردرد تومور مغز یک بیماری عضوی است، همچنین در این باره میتوان به کمردردها یا دردهای سیاتیک مقطعی که نوسان دارد، اشاره کرد. این دردها نمیتواند نشانه تنگی کانال نخاع یا دی حاد باشد. این به آن معناست که بیماریهای کاری همواره بهطور قطعی نشانه بیماری عضوی نخواهند بود. عکس آن نیز صادق است و بیتوجهی به بیماری کاری میتواند باعث بروز بیماری عضوی شود.
برای بهتر روشن شدن این مطلب مثالی میزنم؛ ثقل معده اگر با رعایت تغذیه و رژیم غذایی بهبود نیافت تبدیل به التهاب مخاط معده یعنی گاستریت میشود و اگر در این مرحله هم درمان انجام نشد ثقل معده تبدیل به زخم معده بهعنوان یک بیماری عضوی میشود و در دراز مدت احتمال دارد فرد به سرطان معده مبتلا شود. لذا توصیه ما برای پیشگیری از بیماریهای عضوی و دردسرهای همراه آن دقت و جدی گرفتن نشانههای اولیه بیماری است، درد یکی از این نشانههاست.
- آلمانیها مانند مردم کشور ما خوددرمانی انجام میدهند؟
در آلمان و سایر نقاط اروپا این مشکل وجود دارد، به همین دلیل52.7یلیون نفر در اروپا در سال گذشته به بیماری درد مزمن مبتلا بودند. بر مبنای آمار رسمی در سال 2010 در آلمان 550 نفر جان خود را بر اثر ابتلا به ایدز از دست دادند، درصورتی که در همین سال بیش از 3 هزار نفر بهدلیل عدمتحمل بیشتر درد، خودکشی کردند.
- چطور میشود از بروز دردهای مزمن پیشگیری کرد؟
دردهایی که با فاصله رخ میدهد نشانه یک اختلال کاری در یک یا چند عضو بدن است، در مقابل دردهای دائم بهخصوص دردهایی که بر شدت آن اضافه میشود خطرناک و نشانه یک بیماری عضوی و جدی است، بهعنوان مثال سردردی که هرچند گاه بعد از تغذیه نامناسب یا سفری بروز پیدا میکند و مجددا برطرف میشود، اغلب مسئلهای جدی تلقی نمیشود درصورتی که سردردهای دائمی که مرتبا بر شدت آن اضافه میشود نشانه بروز یک بیماری جدی داخل کاسه سر است. مانند تومور یا خونریزی یا التهاب جدار مغز مانند مننژیت. لذا توجهات بیمار به سابقه نشانهها و عوامل تحریکی و تسکینی مهمترین کمک به تشخیص بیماری از سوی پزشک است.